Check 'دور انداختن' translations into English. Look through examples of دور انداختن translation in sentences, listen to pronunciation and learn grammar.
خبير الاتصاللغتنامه دهخدا دور انداختن . [ اَ ت َ ] (مص مرکب ) دور افکندن . بدور انداختن . برزمین انداختن . انداختن چیزی بی ارزش را چنانکه پوست میوه یا پس مانده ٔ غذا را. کنار انداختن . به کناری پرت کردن . (از یادداشت مؤلف ). تغییر. کضل . (منتهی الارب ) :
خبير الاتصالبدور انداختن. برزمین انداختن. انداختن چیزی بی ارزش را چنانکه پوست میوه یا پس مانده غذا را. کنار انداختن. به کناری پرت کردن. ( از یادداشت مؤلف ). تغییر. کضل. ( منتهی الارب ) : بخورد و بینداخت دور ...
خبير الاتصالverb informal: shed, remove, discard, eliminate en.wiktionary2016 discard verb من بهوش بودم وقتی اون ها بدنم رو تجزیه کردن و من رو دور انداختن مثل آشغال. I was conscious while they dismembered my
خبير الاتصالمعنی دور انداختن . [ اَ ت َ ] (مص مرکب ) دور افکندن . بدور انداختن . برزمین انداختن . انداختن چیزی بی ارزش را چنانکه پوست میوه یا پس مانده ٔ غذا را. کنار انداختن . به کناری پرت کردن . (از یادداشت مؤلف ). تغییر. کضل . (منتهی الارب ) : بخورد و
خبير الاتصالفرار کردن، دور انداختن، بیرون دادن discard (فعل) طرد کردن، دور انداختن، ول کردن، دست کشیدن از، متروک ساختن
خبير الاتصال2023年6月11日 ترجمه و معنی انگلیسی کلمه و یا عبارت یا اصطلاح فارسی “دور انداختن” عبارت است از throw away, discard, cast off, throw off, scrap. عبارت های فارسی دیگر که معادل یا مشابه عبارت فارسی “دور انداختن” هستند و یا کلمات این عبارت را دارند نیز در ذیل به همراه معادل انگلیسی آنها،
خبير الاتصالترجمه "دور افتادن" به انگلیسی sever ترجمه "دور افتادن" به انگلیسی است. نمونه ترجمه شده: ما تصور میکنیم که به مجرد دور افتادن از مسیر عادی زندگی خود همه چیز برای ما به پایان میرسد. ↔ We imagine that when we are thrown out
خبير الاتصالنمونه ترجمه شده: It would be folly to throw away: what? ↔ دور انداختن آن حماقت است: دور انداختن چه؟ throw away verb دستور زبان (transitive) To discard (trash, garbage, or the like), to toss out, to put
خبير الاتصالترجمه و معادل کلمه «دور انداختن» به زبان انگلیسی به همراه تلفظ آنلاین توضیحات و مثال. 1 - to throw away (فعل) 2 - to discard (فعل)
خبير الاتصال۴. به دور افکندن. ۵. در جای خود قرار دادن: در را جا انداخت. ۶. درون چیزی قرار دادن: کشتی را در آب انداخت. ۷. تکان دادن شدید عضوی از بدن به طوری که انگار آن را پرتاب کنند: لگد انداختن. ۸.
خبير الاتصال2023年8月5日 نحوه دور انداختن لوله های نور فلورسنت. لوله های لامپ فلورسنت باید در تاسیسات بازیافت تایید شده بازیافت شوند. لوله های نور فلورسنت لوله های شیشه ای طولانی هستند که معمولاً بین 2 تا 8 فوت طول ...
خبير الاتصال1 دور انداختن. معادل ها در دیکشنری فارسی: دور انداختن دور ریختن. مترادف و متضاد dispose of get rid of. to throw something away. چیزی را دور ریختن. So when are you going to throw away those old magazines?
خبير الاتصالContribute to hubandcang/ar development by creating an account on GitHub.
خبير الاتصالمینیمالیسم دور انداختن وسایلی که روزانه از آنها استفاده میکنید و باعث آسایش شما است، نیست. بلکه دور انداختن وسایلی است، که کاربردی ندارند و خانه شما را بهم ریخته است.
خبير الاتصال2021年11月3日 از زمان قدیم در زبان فارسی ضرب المثل های گوناگونی شکل گرفته که تا اکنون نیز کاربرد داشته اند. تمامی ضرب المثل ها به نوعی کنایه آمیز هستند و ضرب المثل ها معنی دور و نزدیک دارند که معنی نزدیک، معنی مشابه و نزدیک به ضرب ...
خبير الاتصالترجمه "discard" به فارسی دور انداختن, طرد, دوراندازی بهترین ترجمه های "discard" به فارسی هستند. نمونه ترجمه شده: I was conscious while they dismembered my body, and discarded me like garbage. ↔ من بهوش بودم وقتی اون ها بدنم رو تجزیه کردن و من رو دور انداختن مثل آشغال.
خبير الاتصالچگونه "throw away" را به فارسی ترجمه می کنید؟ : دور انداختن. جملات نمونه : It would be folly to throw away: what? ↔ دور انداختن آن حماقت است: دور انداختن چه؟ ترجمه "throw away" به فارسی دور انداختن ترجمه "throw away" به فارسی است.
خبير الاتصالاضافه کردن کادر به دور صفحه در ورد در مرحله اول برای اضافه كردن كادر در ورد وارد تب design مانند تصویر شوید و روی قسمت Page Borders در سمت راست کلیک نمایید. لازم به ذکر است در صورتی که شما از نسخه های ورد ۲۰۰۷ یا پایینتر استفاده ...
خبير الاتصالمراحل ایجاد و کشیدن کادر در ورد در اطراف متن. 1. یک حاشیه در اطراف متن خاص قرار دهید. متنی را که می خواهید با حاشیه احاطه کنید انتخاب کنید و به تب Home بروید. روی فلش کشویی کنار Borders کلیک کنید و "Borders ...
خبير الاتصال2023年6月11日 معنی “دور انداختن” به انگلیسی عبارت است از: throw away, discard, cast off, throw off, scrap. همانطور که می بینید چندین کلمه معادل انگلیسی “دور انداختن” است. برای اینکه متوجه شوید کدام یک از این کلمات معنای بهتری ...
خبير الاتصال2023年12月20日 فرایندهای صنعتی «دریافت مواد اولیه، تولید و دور انداختن» و سبک زندگی وابسته به آن، منابع محدود موجود را برای ساخت محصولاتی با طول عمر مشخص مصرف میکنند که در نهایت این محصولات از زمینهای دفع زباله سر درمیآورند.
خبير الاتصال2023年11月20日 مهار دو سر مهار دو سر، گونهای گیره است که بیشتر در مهار اندازی دریایی استفاده میشود.با چرخاندن طناب به دور یکی از سرهای مهار انداز، کشتی به سوی آن کشیده میشود. در گام دوم، طناب به سر دیگر مهار انداز، گره زده میشود.
خبير الاتصال2023年12月18日 دور انداختن بشکه پلاستیکی به چه صورت می باشد؟ برای دور انداختن بشکه های پلاستیکی، ابتدا باید مطمئن شوید که بشکه خالی از هر گونه مواد خطرناک یا زباله های خطرناک است.سپس بشکه را به دقت بسته و محکم کنید تا هیچ گونه نشتی یا ...
خبير الاتصالبرای تنظیم اندازه بوم تصویر و ایجاد فضایی برای اضافه کردن حاشیه به عکس، باید به تب Image در بالای نوارابزار بروید و بر روی گزینه Canvas Size کلیک کنید. همچنین برای دسترسی سریع به این بخش شما می ...
خبير الاتصال2010年9月20日 9) دور انداختن آیات قرآن و اسماء خداوند بعد از تغییر شکل مثل پارهپاره کردن و قطعهقطعه کردن بهگونهای که آیه قرآن بر آن صدق نکند اشکال ندارد. 10
خبير الاتصال2020年12月26日 جا انداختن ناف در منزل علاوه بر درمان افتادگی ناف با بادکش، شما میتوانید برای جا انداختن ناف در منزل مراحلی که در ادامه قرار دادیم را دنبال کنید. توجه داشته باشید که بهتر است از فردی باتجربه در این زمینه کمک بگیرید تا ...
خبير الاتصال1 دور انداختن بیرون ریختن. 1. Several old cars had been dumped near the beach. 1. چندین ماشین قدیمی کنار ساحل دور انداخته شدهاند. 2. Toxic chemicals continue to be dumped into the river. 2. مواد شیمیایی سمی همچنان به درون رودخانه ریخته می ...
خبير الاتصال2023年12月15日 1. این فعل به معنای دور انداختن چیزی است که دیگر به آن نیازی نباشد. گاهی اوقات در معنای استعاره ای نیز به کار می رود. He soon discarded the idea as ridiculous. (خیلی زود با خیال مسخره بودن ایده بی خیالش شد.) There was a ...
خبير الاتصال- دست انداختن به ملکی یا مالی یا کاری ؛ نفوذ کردن در آن یا تصرف کردن آنرا. - دفع انداختن ؛ تعلل کردن . بهانه آوردن : سیصد و شصت ونه فن او را درآموخت مگر یک فن که در تعلیم او دفع انداختی و تأخیر کردی .(گلستان سعدی ).
خبير الاتصال